در گذر زمان

ساخت وبلاگ

در اپارتمانی که در ان زندگی می کنم در طبقه اول چهار خانوار هستیم روبروی پنجره من امیر و پدر و مادرش هستند پسری 25 ساله که تمامی دغدغه اش دفاع از پایان نامه فوق لیسانشس و بعد هم خدمت سربازی می باشد مادرش خانه دار و پدرش راه دور کار می کند که ماهی یک هفته به خانه می اید همسایه بغلیم دبیری به همراه همسر وچهار فرزندمی باشد  ودر کنا ر  منزل خانم زاهدپیر مردی تنها و باز نشسته که کمتر از خانه اش خار ج می شود ایام را سپری می کند.ساعت نه شب است همسایه ها به منزل برگشتند و با پارک نمودن ماشینشان در پارکینگ اعصاب برایم نمی گذارند دلخوشیم تنها تراسم به همراه گلدانهای رنگارنگ و زیبایم می باشد روبروی منزلم پارک بزرگ و مصقایی است.حالا بعد از خوردن شام چراغها را خاموش کرده ام و روی صندلی چوبی متحرکم به منظره روبرویم و ادمهای توی پارک زل زده ام. در گذر زمان...ادامه مطلب
ما را در سایت در گذر زمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fdastane1zendegi0 بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 3 بهمن 1401 ساعت: 19:52

وای خدای من باورم نمیشه اینهمه مطلب برای نوشتن داشته باشم از وقتی که دفترو تو صندوق گداشتم یک هفته می گذردتقریا سه چهار شب پیش که از صبح بارون شدیدی می بارید و کلا ما رو خونه نشین کرده بود ولی من با چتر قراضه ای که گوشه پارشو خودم دوخته بودم بالای سرم گرفته و به سمت کلاس خیاطی به راه افتادم کلی نارنج خریدیم تا اب بگیریم و می ذاریم گوشه حیاط و تو کل سال به همسایه ها می فروشیم همه از تمیزیش تعریف می کنن. اون شب بعد از پختن لبو و هویچ که با اندکی نان شاممونو تشکیل می داد البته ما همیشه شام سبک می خوریم انگار فشار رو قلبم وارد نمی شه از شدت بارون کم شده بود و بو در گذر زمان...ادامه مطلب
ما را در سایت در گذر زمان دنبال می کنید

برچسب : روز سوم,روز سوم فیلم کامل,روز سوم محرم,روز سوم بارداری,روز سوم جشنواره فیلم فجر,روز سوم خرداد,روز سوم قاعدگی,روز سوم ماه محرم,روز سوم مرگ, نویسنده : fdastane1zendegi0 بازدید : 23 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 23:15

امروز کلی کار داشتم از الگوی دامن کلوش گرفته تا دون کردن انار ترش الان فصل ش و ما می دیم صدیق خانم که دستفروش بازار روز تا برامون بفروشه کلیم طرفدار داره امروز محله ما غوغایی بود شهید اکبری پسر اقا سید رضا رو امروز تشییع کردند کربلایی بر پا شد ولی  تعجبم از اینه که مادر شهید قطره ای اشک نمی ریخت و می گفت پسرم حالا تو بهشته و دعا می کنم در دنیای دیگه شفاعتمونو بکنه دیگه بعد از این اتفاق حال و حوصله پاک کردن انارو نداشتم گذاشتم تو اشپزخونه و پارچه هی تمیز کشیدم روش. مثل اینکه سرما خوردم کلی سرم و گلوم درد می کنه حوصله دکتر رفتنو ندارم ولی به هر جون کندنی بو در گذر زمان...ادامه مطلب
ما را در سایت در گذر زمان دنبال می کنید

برچسب : روز چهارم جولای,روز چهارم محرم,روز چهارم خرداد,روز چهارم جشنواره فیلم فجر,روز چهارم شعبان,روز چهارم انتقال جنین,روز چهارم بارداری,روز چهارم,روز چهارم بعد از لقاح,روز چهارم بارداري, نویسنده : fdastane1zendegi0 بازدید : 17 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 23:15

امشب ما به خونه خدیجه خانم رفتیم شب یلدا بود اونم با انار و خشکبار و چایی از ما پذیزایی کرد بعد رفت سر بقیه ماجرا  بعد از تنها شدن مادرم کلی گریست و منو به بهانه اب فرستاد تو حیاط تا نبینمش ولی من اونقدرهام بچه نبودم و عقلم می رسیدبعد از اینکه پدر اومد مادر صاف رفت سر ماجرا البته منو محمودو خوابونده بود ولی مگه دل من اروم می گرفت پاورچین رفتم پشت در و گوش وایسادم اخه مرد از خدا خجالت نکشیدی طفل معصومو بدبخت کردی با یه بچه تو شکم باید عقدش کنی پدرم هیچ حرفی نداشت که بگه و با اصرار مادرم دختره رو گرفت و اورد پیش ما اولا دختره و مادرش ازمادرم حساب می بردن و ا در گذر زمان...ادامه مطلب
ما را در سایت در گذر زمان دنبال می کنید

برچسب : روز پنجم انتقال جنین,روز پنجم,روز پنجم قاعدگی,روز پنجم آفرینش فرشچیان,روز پنجم مهر,روز پنجم بارداری,روز پنجم المپیک ریو,روز پنجم بعد از لقاح,روز پنجم پریودی,روز پنجم پارالمپیک, نویسنده : fdastane1zendegi0 بازدید : 12 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 23:15

امسال زمستون سردی داریم نفت  و روغن و قندو شکر کوپنی است راستش هر وقت می‌روم سر صف از خجالت اب می شم هرکی اونجا مییاد زنان شوهرداره و تو صف از هر موضوعی برای گفتن تو استین دارن باشه. بعضیها چپ چپ نگاه می کنن انگار ارث پدرشونو ازم می خوان بعضیام انقدر تو نگاهشون  جمله تو بیچاره ای است که فقط کم مونده تو این بارون بشینم و زار زار گریه کنم تازه همه این بدبختیا به کنار مامان خانم دستور فرمودند روغن رو باظرفش که یک حلب برزگه بیارم خونه بعد از مدتی نوبت من شد گفتم ببخشید روغنو با ظرفش می خوام هنوز این جمله از دهنم خارج نشده بود که همه نگاهها به من خیره شد از سر در گذر زمان...ادامه مطلب
ما را در سایت در گذر زمان دنبال می کنید

برچسب : روز ششم,روز ششم انتقال جنین,روز ششم بارداری,روز ششم المپیک,روز ششم پریودی,روز ششم المپیک ایران,روز ششم المپیک برای ایران,روز ششم ذی الحجه,روز ششم پارالمپیک, نویسنده : fdastane1zendegi0 بازدید : 13 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 23:15

امروز اولین دامنو برای اولین مشتریم که دختر خدیجه خانم بود دوختم طفلی برای اینکه به من اعتماد به نفس بده پارچه ای گران قیمت خرید  الحقم که عالی شد صبح مامان ابگوشت گذاشت و قرار شد از راه کلاس خیاطی نون سنگک بخرم  بعد از کلاس نزدیکای ظهر به نانوایی رسیدم سه تا خانم و سه تا اقا ایستاده بود یک خانمو نون داد و سه تا اقا  وضع به همین منوال ادامه داشت که خیلیام با یه سلام     حسن اقا کلی نون که از تنورخارج شده بود  روی میز جلوی مغازه بودو بدون نوبت می گرفتند پشت سر من کلی خانم نیز بعدا تو صف وایسادن خانمی که یک نوبت جلوتر از من بود گفت این دیگه چه وضعیه یه ساعت در گذر زمان...ادامه مطلب
ما را در سایت در گذر زمان دنبال می کنید

برچسب : روز هفتم انتقال جنین,روز هفتم,روز هفتم محرم,روز هفتم ماه محرم,روز هفتم جشنواره فیلم فجر,روز هفتم تیر,روز هفتم جشنواره فجر,روز هفتم محرم الحرام,روز هفتم پریود, نویسنده : fdastane1zendegi0 بازدید : 8 تاريخ : يکشنبه 25 مهر 1395 ساعت: 23:15